متن دلخواه شما
30 مرداد 1398 ساعت 21:57 | بازدید : 377 | نوشته ‌شده به دست | ( نظرات )

سلام امروز اعلام میکنم شما می توانید در این وبسایت عضو شوید و مطالب خود را با نام خودتان در وب قرار دهید مث همین الان که من پست

میزارم توجه داشته باشید پذیرفته شدن شما برای عضویت مدیر دخالت ندارد ولی مطالب شما از زیر نظر مدیر قرار داده می شود در وب

 

توجه از امروز به بعد پنجشنبه ها کلیک راست برای بازدیدکننده فعال میشه و می تونه کپی کنه و یه خبر خوب دیگه شما میتونید بعد  از این که

مطلاب وبلاگ 2 برابر شد یعنی 400 شد دو روز در هفته واسه کپی داشته باشید و شما می تونید با عضو شدن و فرستادن مطلب در این امر

مرا یاری کنید

 

با تشکر



:: موضوعات مرتبط: هالیوود , اخبار , معرفی فیلم , بهترین های هالیوود , بیوگرافی , معرفی سریال , پوستر سریال , پوستر فیلم , دیالوگ ماندگار , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 30 مرداد 1393 ساعت 20:38 | بازدید : 2308 | نوشته ‌شده به دست MILAD-2014 | ( نظرات )

The Amazing Spider Man

مرد عنکبوتی شگفت انگیز

 



:: موضوعات مرتبط: هالیوود , معرفی فیلم , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 30 مرداد 1393 ساعت 20:36 | بازدید : 618 | نوشته ‌شده به دست MILAD-2014 | ( نظرات )

منتقد: جیمز براردینلی - امتیاز ۷.۵ از ۱۰ (۳ از ۴)    

«همسایه ها/ Neighbors» بسیاری از ویژگی هایی را که باعث می شوند کمدی های بی ادبانه و عوامانه محبوبیت بالایی پیدا کنند در خود دارد: روابط جنسی، نمایش اندام های برهنه ی بانوان، مواد مخدر، مصرف پی در پی واژه های ممنوعه و بزن و بکوب و خنده و سر و صدا به سبک فیلم های تلویزیونی.

Nicholas Stoller

Director: Nicholas Stoller

در نظر اول شاید بیننده بخواهد «همسایه ها» را در همان رده ی فیلم هایی مثل «خماری / The Hangover» و «ساقدوش ها/Bridesmaids» و فیلم های مشابه دیگر با درجه بندی R دسته بندی کند.

Zac EfronRose ByrneSeth Rogen

  Seth Rogen                                     Rose Byrne                                  Zac Efron                      

با این وجود در حالیکه نمیتوان ماهیت بزرگسالانه بودن فیلم را انکار کرد، نوعی راستی و صداقت در بعضی از شوخی های فیلم وجود دارد که هم غافلگیر کننده است و هم تازه و روحیه بخش.

شکی نیست که سازندگان فیلم می خواهند ما را به خنده بیندازند اما در انجام اینکار سراغ موضوعی می روند که برای بسیاری از تماشاگران سن بالاتر آشنا خواهد بود: روند گذر کردن از قالب یک دانشجوی بی مسئولیت و تنها در فکر میهمانی به سوی آماده شدن برای پذیرفتن نقش پر مسئولیت پدر یا مادری. 

معرفی فیلم همسایه ها Neighbors 2014-2

فیلم در قلمروی شبیه به فیلم قدیمی تری از «ست روگان» با عنوان «حامله/Knocked Up» سیر می کند، از این لحاظ که نشان می دهد وقتی یک پسر اهل مواد مخدر و دیوانه بازی با واقعیت های دوران پدر شدن مواجه می شود چه اتفاقی می افتد.

زندگی، به آن شکلی که او می شناخت، به پایان خط رسیده اما چیز جدیدی جای آن را گرفته است. میهمانی های کل شب با امیدی بیهوده برای بیدار نکردن دخترش جایگزین شده است بلکه خودش هم بتواند شب خوب بخوابد.

معرفی فیلم همسایه ها Neighbors 2014-3

نگرانی های همسرش کلی (رُز بیرن) دیگر این نیست که ظاهرش چطوری است یا چه لباسی بپوشد. حالا دیگر نگران این است که چطور به بچه اش شیر بدهد و به مسائل مربوط به این چیزها فکر می کند.صحنه ی خنده داری برای نمایش این مسئله وجود دارد.

«همسایه ها» برای تأثیرات کمدی بعضی حد و مرزها را زیر پا می گذارد اما به هیچ وجه از حقایق مهمی که زیر رویه ی طنز فیلم وجود دارد غافل نمی شود. 

معرفی فیلم همسایه ها Neighbors 2014-4

مک (روگان) و کلی مشغول لذت بردن از زندگی رؤیایی آمریکایی در یک خانه ی زیبا در حومه ی شهر هستند که فقط حصار چوبی سفید رنگی کم دارد تا منظره را کامل کند.

آنها دارند با حضور فرزند خود با زندگی کنار می آیند و خود را برای زندگی جدید آماده می کنند که سرنوشت آنها را با اتفاق تازه ای که معادلات را به هم می زند روبرو می کند.

معرفی فیلم همسایه ها Neighbors 2014-5

خانه ی کنار دستی به فروش گذاشته می شود و به انجمن اخوت دلتا سای بتا فروخته می شود. در ابتدا دو رهبر انجمن تدی (زک افرون) و پیت (دیو فرانکو) طوری نشان می دهند که به پرورش پیوند همسایگی علاقه دارند و آنقدر پیش می روند که از مک و کلی برای شرکت در یکی از میهمانی هایشان دعوت می کنند.

معرفی فیلم همسایه ها Neighbors 2014-6

اما وقتی اوضاع از کنترل خارج می شود و مک پلیس را خبر می کند، تدی به سیم آخر می زند و شرایط به یک جنگ تمام عیار تبدیل می شود.

معرفی فیلم همسایه ها Neighbors 2014-7

بهترین لحظات طنز فیلم از دل روابط مک و انجمن اخوت به وجود می آید. کارگردان فیلم «نیکولاس استولر» (کارگردان «فراموش کردن سارا مارشال/Forgetting Sarah Marshall») مفهوم زمانبندی طنز آمیز را درک می کند.

به خصوص یک صحنه، که یک تور آکروبات بازی در آن وجود دارد، دو برابر توانایی بالقوه ی خود ایجاد خنده می کند و این بیشتر به دلیل روش فیلمبرداری آن است.

فیلم در بیشتر مواقع از موارد "حال بهم زن" که در فیلم های سطح پایین جای خود را باز کرده و معمول شده اند، اجتناب می کند. استفاده از آب دهان و بینی در حداقل اندازه ی ممکن قرار دارد.

معرفی فیلم همسایه ها Neighbors 2014-8

از استفراغ های جهنده خبری نیست و آن صحنه ای هم که در آن یک نفر بالا می آورد کم اهمیت و جزئی است. با وجود اینکه یک بچه ی کوچک در مرکز داستان وجود دارد، فیلم در استفاده از او برای خلق موقعیت های طنز به شیوه ای موقعیت شناسانه عمل می کند و از بعضی شوخی های تکراری و همیشگی اجتناب می کند.

معرفی فیلم همسایه ها Neighbors 2014-9

صحنه ای از خرابکاری کردن بچه دیده نمی شود. «ست روگان» برای نقش خود کاملاً مناسب است، نقش پدری که دلش هوای سالهای مجردی و دوران رفیق بازی را کرده و بعد متوجه می شود این چیزی نیست که در نهایت آرزوی آن را دارد.این شخصیت ترکیبی است از شخصیت روگان در فیلم «حامله» و قهرمان فیلم «Old School» که «ویل فرل» نقش او را ایفا کرد.

معرفی فیلم همسایه ها Neighbors 2014-10

روگان و «رُز بیرن» کشش مناسبی دارند و رابطه ی آنها به عنوان زوجی که با وجود اینکه دوران ماه عسل رابطه ی شان گذشته است، هنوز خاطرخواه همدیگر هستند، باور پذیر است.

معرفی فیلم همسایه ها Neighbors 2014-11

«زک افرون» که کماکان مشغول تیره و تار کردن آن تصویر سابق شسته و رفته ی خود است، شخصیت منفی قابل قبولی را به نمایش می گذارد. کمدی های بسیار زیادی دارای سیری عادی و قابل پیش بینی شده اند و این ویژگی ها به هیچ وجه پتانسیل خنده دار بودن فیلم را بالا نمی برند.

«همسایه ها» به اندازه ی کافی نوآوری و غیرقابل پیش بینی بودن در خود دارد که حال و هوایی سرزنده و تازه داشته باشد. شکی نیست که فیلم مستحق درجه ی R است و برای کودکان یا اکثر پدربزرگ و مادربزرگ ها مناسب نیست، اما خنده هایی که با دیدن فیلم به لب تماشاگر می آیند به ابتذال آن می ارزند.

«همسایه ها» احتمالاً تا امروز بهترین کمدی امسال است و چیزی را ارائه می دهد که بسیاری از دیگر فیلم های کمدی در ارائه ی آن ناموفق بوده اند: طنز نیش دار با کمی هوشمندی و درون بینی.



:: موضوعات مرتبط: هالیوود , معرفی فیلم , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 30 مرداد 1393 ساعت 20:33 | بازدید : 551 | نوشته ‌شده به دست MILAD-2014 | ( نظرات )

فیلم گودریلا 2014 Godzilla

منتقد:جیمز براردینِلی- امتیاز 7.5 از 10 (3 از 4)   

«گرت ادوردز» موفق شده از آزمونی که «رولند امرِک» و «دین دولن»را ناکام گذاشت،سر بلند خارج شود.

Gareth Edwards

Director: Gareth Edwards

اگر چه نسخه 2014 «گودزیلا» بهترین فیلم هیولایی تاریخ نیست اما بی شک یک فیلم پر خرج خوب است.از تمام این ها مهم تر،این فیلم هر چه که باشد برای طرفداران پر تعداد در سراسر جهان فیلمی دیگر از «گودزیلا» است،

Bryan CranstonElizabeth OlsenAaron Taylor-Johnso

  Aaron Taylor-Johnso                               Elizabeth Olsen                                Bryan Cranston            

که به ظاهر و حس همیشگی فیلم های این مارمولک سبز و عظیم الجثه وفادار بوده و به تاریخچه آن احترام می گذارد.

بسیاری از اشتباهات «رولند امرِک» و «دین دولن» در این جا تکرار نشده اند و اگر در مورد استفاده از سه بعدی هم تجدید نظر می شد...

این تناسخ از گودزیلا در همان دنیایی اتفاق می افتد که چند تایی از فیلم های گودزیلا شرکت توهو(شرکت فیلم سازی ژاپنی خالق «گودزیلا») در آن روایت شده اند.

  فیلم گودریلا 1998Godzilla

گودزیلا  Godzilla 1998

فیلم مشخصاً اشاراتی به اولین فیلم «گودزیلا» در سال 1954 دارد و نام هیولای موجود در آن هم گودزیلا است.لااقل این موضوع باید کمی از نگرانی های هواداران از این که مبادا این فیلم ادامه راه فیلم سال 1998 باشد را از بین ببرد.

آن جانور سرخوش فیلم سال 1998 تنها نام گودزیلا را یدک می کشید و خوشبختانه در این فیلم حضور ندارد.

فیلم گودزیلا از خیلی جهات پسر عموی فیلم قبلی «اِدوُردز» یعنی «Monsters/هیولاها» است؛زیرا مانند آن بیش تر از تمرکز روی هیولا بر ناتوانی انسان ها در مواجهه با آن تاکید دارد.

فیلم گودریلا 2014 Godzilla-2

گودزیلا به سان طوفان یا گردباد یکی از نیروهای طبیعت است که انسان ها می توانند برای مقابله با آن آماده شوند و در قبال تلفات آن عملیات های امداد و نجات ترتیب دهند اما کاری برای متوقف کردن آن از دستشان ساخته نیست.

فیلم گودریلا 2014 Godzilla-3

در فیلم شاهد چند نیرد حماسی میان این مارمولک و حشره ای غول آسا هستیم اما این ها تماماً از دید انسان دیده شده و با این که فیلم در مورد گودزیلا است چیزی از دیدگاه گودزیلا تصویر نمی شود.

فیلم برای رو کردن برگ برنده خود حسابی حوصله به خرج داده و تقریباً تا میانه های فیلم خبری از گودزیلا نیست.نماهای ابتدایی فیلم در ژاپن پانزده سال پیش رخ می دهند،جایی که لزرش هایی مرموز،ایمنی نیروگاهی هسته ای را تهدید می کنند.

فیلم گودریلا 2014 Godzilla-4

زوج جو و سَندرا برودی «برایان کرانستون و ژولیت بینوش» مامور می شوند که شرایط را بررسی کرده و جلوی وقوع فاجعه را بگیرند.

بعدها یعنی در زمان حال،پسر برودی ها،فورد «اِرن تیلر جانسِن»،که حالا بزرگ شده خود را در همان نقطه از دنیا و در مقابل شرایطی یک سان می یابد.

اما این بار مسائل از لرزش و ریزش فراتر می روند و سر و کله موجودی غول پیکر و حشره ای شکل که با جهش های ژنتیکی ناشی از تشعشات به وجود آمده پیدا می شود که بعد از به هم ریختن منطقه به دنبال جفت خود می رود

فیلم گودریلا 2014 Godzilla-5

تمام این فعالیت ها موجودی ناشناخته از دریا را به سمت خشکی می کشاند و خیلی زود لاس وِگاس،هاوایی و سان فرانسیسکو مقصد این هیولاها می شوند.

بستر وقایع در فیلم گودزیلا به آرامی فراهم می شود و این بخش از فیلم پر از اشاراتی هستند که می شود آن ها را اَدای دینی به فیلم های هیولایی کلاسیک دانست.این قسمت فیلم فرصتی خوبی فراهم می کند تا بیننده پیش از ظاهر شدن هیولاهای خشمگین فیلم با شخصیت های انسانی آن آشنا شود.

فیلم گودریلا 2014 Godzilla-6

فیلم پیشینه جامعی از فورد ارائه می دهد و متوجه می شویم که در کودکی چیزهایی چون تخلیه اضطراری از منطقه و نابودی سبک و شیوه زندگی خود را تجربه کرده و سپس او را در بزرگ سالی در کنار خانواده ای که خود ساخته است می بینیم.

آن چه که این نقش از «ارِن تیلِر جانسِن» طلب می کرده ترسیم چهره مردی تماماً خوب بوده که حاضر است خود را برای نجات دیگران قربانی کند که او به خوبی از عهده این ایفای نقش بر آمده است.

فیلم گودریلا 2014 Godzilla-7

«جولییت بنوش» در اندک زمان خود در مقابل دوربین عمل کردی عالی دارد.

فیلم گودریلا 2014 Godzilla-8

بازی «برایان کرانستون» که ظاهرش با سر پر مو کمی عجیب شده در مقایسه با آن چه طرفداران مجموعه «Breaking Bad» ممکن است انتظار داشته باشند کم زرق و برق و فروتنانه است.

فیلم گودریلا 2014 Godzilla-9

«الیزابت السن»‬‎ هم که به زودی در فیلم «Avengers/انتقام جویان» در کنار «تِیلِر جانسِن» قرار خواهد گرفت در این جا در نقش همسر فورد به هدر رفته و کاری جز این که چهره ای نگران به خود بگیرد نکرده است.

یکی از نکات قابل توجه فیلم به خصوص برای طرفداران گودزیلا می تواند وفادار ماندن فیلم «ادوردز» به ریشه های گودزیلا باشد که در فیلم «اِمرِک و دِولِن»دیده نمی شد.

گودزیلای فیلم «اِدوردز» خیلی به هیولای فیلم سال 1954 شبیه است،فقط این بار خبری از آدم درون لباس گودزیلا نیست و این همان چیزی است که از گودزیلای عصر تصاویر کامپیوتری (CGI) انتظار می رود.

فیلم گودریلا 2014 Godzilla-10

نعره معروف گودزیلا هم کمی دست کاری شده تا زمخت تر به نظر برسد.در کل جلوه های ویژه فیلم عالی هستند و تنها نکته عجیب برای من تبدیل شدن فیلم به فرمت سه بعدی پس از اتمام ساخت آن است،می دانم شاید کمی سنتی به نظر برسم اما این تفاوتی در درستی این حرف ایجاد نمی کند.

فیلم های تابستانی معمولاً پر از ویرانی و آشوب هستند و «گودزیلا»هم در این زمینه حرف های زیادی برای گفتن دارد.این فیلم نشان می دهد هالیوود می تواند بدون گند زدن یک بازسازی خوب از گودزیلا ارائه دهد.

فیلم«Monsters/هیولاها» تا حدودی نشان از توانایی های «ادوُردز»در کارگردانی آثاری چون «گودزیلا»داشت و حال دیدن اثر این امر را اثبات می کند.این فیلم ضعف های خود را دارد (مقدمه زیادی طولانی است و بعضی داستان های فرعی زاید می نمایند) اما در کل فیلمی خوب از آب در آمده است.

این شاید همان گودزیلایی نباشد که با آن بزرگ شدم اما نسخه ای قابل قبول و دل نشین است.

پوستر فیلم گودزیلا

 



:: موضوعات مرتبط: هالیوود , معرفی فیلم , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 30 مرداد 1393 ساعت 20:30 | بازدید : 364 | نوشته ‌شده به دست MILAD-2014 | ( نظرات )

مردان ایکس: روزهای آینده گذشته

منتقد: جیمز براردینلی- امتیاز ۸.۸ از ۱۰ (۳.۵ از ۴)    

«مردان ایکس: روزهای آینده گذشته»، دست‌کم در یک تعریف سنتی، یک فیلم ابرقهرمانی به نظر نمی‌‌آید.

 Bryan Singer

Director: Bryan Singer

این فیلم از صحنه‌های اکشن برخوردار است، امّا بسیاری از صحنه‌ها بیهوده به نظر می‌رسند. مبارزات به قتل‌عام‌هایی تبدیل می‌شوند که در آنها «آدم خوب‌ها» مقصّر خونریزی واقع می‌شوند.

James McavoyJennifer LawrenceHugh Jackman

  Hugh Jackman                               Jennifer Lawrence                               James Mcavoy                 

یک نفخۀ آخرالزمانی بر فضای فیلم مستولی است، به نحوی که هر لحظه احساس می‌شود این نفخه فرود خواهد آمد و همه چیز را محو خواهد کرد.

از زمان ساخت فیلم شوالیۀ تاریکی برمی‌خیزد تاکنون در هیچ فیلمی چهره‌های قهرمانی مأنوس [با بیننده] چنین مسیر شوم و غیرمتعارفی را در پیش نگرفته‌اند.

فیلم مردان ایکس: روزهای آینده گذشته X-Men: Days of Future Past 2014-13

کارگردان این فیلم، برایان سینگر، که چهارده سال پیش برای اولین بار این شخصیت‌ها را به روی پرده آورد، برای استفادۀ مجدد از امتیاز مردان ایکس، کابوس یک عاشق خستگی‌ناپذیر را به طرز استادانه‌ای دستمایۀ خلق اثر خود قرار داده است.    

«مردان ایکس: روزهای آینده گذشته» بیش از آنکه فیلمی اکشن بر اساس یک کتاب مصور باشد یک فیلم علمی تخیلی است.

تأثیرگذاری فیلم نابودگر و همچنین، ماجراهای «دکتر هو/Doctor Who» و «پیدایش دالک‌ها/Genesis of the Daleks » بر روی این فیلم به سادگی آشکار است.

فیلم مردان ایکس: روزهای آینده گذشته X-Men: Days of Future Past 2014-12

مردان ایکس، که در سال جنگ‌زدۀ ۲۰۲۳ گرفتار شده‌اند، در معرض نابودی به دست «قراولان/The Sentinels» قرار می‌گیرند. قراولان موجودات جنگی گوش‌به‌فرمانی هستند که تنها برای رسیدن به یک هدف ساخته شده‌اند: نابود ساختن موجودات جهش‌یافته و همۀ کسانی که آنها را یاری و پشتیبانی می‌کنند.زمین به میدانی بزرگ برای کشتار تبدیل شده است.

مردان ایکس، که از شکست‌ دادن قراولان ناتوانند، همۀ امید خود را به موفقیتِ آخرین تلاش مذبوحانۀ خود بسته‌اند: اینکه یکی از افراد خود را به زمانی در گذشته بازگردانند تا از خلقت قراولان جلوگیری کند.

فیلم مردان ایکس: روزهای آینده گذشته X-Men: Days of Future Past 2014-11

گزینۀ آنها برای این کار وولورین (با بازی هیو جکمن) است و عملاً معلوم می‌شود که مشکل وی ایستادن در برابر یک بیمار روانی به نام بولیوار تراسک (با بازی پیتر دینک لیج)، سازندۀ قراول، نیست بلکه مشکل او دست‌یافتن به نسخۀ ۱۹۷۳ چارلز خاویر (با بازی جیمز مک آووی) و مگنتو (با بازی مایکل فاسبندر) است تا این دو با همکاری با یکدیگر آینده را نجات دهند.

فیلم مردان ایکس: روزهای آینده گذشته X-Men: Days of Future Past 2014-10

مستیک (با بازی جنیفر لارنس)، که پوست بدنش آبی است و از قدرت تغییر شکل برخوردار است، در مرکز توجه قرار می‌گیرد. لازم است جلوی او گرفته شود تا نتواند تراسک را بُکشد، چون در غیر این صورت، آینده [ی انسان‌ها] را نابود می‌سازد.

فیلم مردان ایکس: روزهای آینده گذشته X-Men: Days of Future Past 2014-9

برداشت خاویر از این موضوع این است که باید او را متقاعد ساخت و او را از ارتکاب به این عمل باز داشت. برداشت مگنتو از این موضوع این است که باید او را نابود ساخت تا نتواند به چنین اقدامی دست بزند. از سوی دیگر، برای لوگان، که در وسط این دو گرفتار شده است، هر لحظه شرایط ناامیدکننده‌تر می‌شود.    

اگر بگوییم که طرح داستان «مردان ایکس:روزهای آینده گذشته» طرحی «ثَقیل» است سخنی به گزافه نگفته‌ایم. این داستان از آن دست طرح‌ها نیست که بتواند تنبلی فکری را توجیه و ارضا کند.

داستان های سفر در زمان همواره مشکل‌آفرین بوده‌اند،حتی آنهایی که بر اساس قواعد نهادینه‌شده‌ای ساخته می‌شوند.

فیلم مردان ایکس: روزهای آینده گذشته X-Men: Days of Future Past 2014-8

انبوهی از صحنه‌های جنگی و اکشن وجود دارد امّا به استثنای یک سکانس طنزآمیز، که موجود جهش‌یافتۀ تند و تیزی را به نام سریع نقره ای (با بازی اوان پیترز) به تصویر می‌کشد، اکثر صحنه‌های فیلم مملو از حس ناامیدی است. هیچ لحظۀ باشکوهی که از پیروزی ناشی شود وجود ندارد.

پیروزی نهایی بیش از آنکه نتیجۀ به خاک مالیده شدن بینی آدم‌بدها باشد نتیجۀ شرایطی وجودی [= از قبل موجود] است.حتی یک شخصیت منفی وجود ندارد که به راحتی قابل شناسایی باشد.

فیلم مردان ایکس: روزهای آینده گذشته X-Men: Days of Future Past 2014-7

در سال ۲۰۲۳ قراولان شنل می‌پوشند امّا نابودگرانی سرسخت‌ و ماشین‌هایی بی‌رحم و بی‌وجدان هستند. در سال ۱۹۷۳ و برحسب زمان می‌توان تِراسک، مگنتو ، مستیک یا حتّی خاویر را در نقش ضدقهرمان دید، امّا همۀ اینها دلایلی مشروع برای رفتار خود دارند.

تِراسک به دنبال صلح و آرامش است؛ مگنتو برای رهایی همنوعان خود می‌جنگد؛ مستیک به انتقام‌جویی علیه کسانی برخاسته است که دوستانش را به قتل رسانده‌اند و خواستۀ خاویر آزاد شدن از درد و رنج است.    

فیلم مردان ایکس: روزهای آینده گذشته X-Men: Days of Future Past 2014-6

در «مردان ایکس: روزهای آینده گذشته» پیامی را نیز می‌توان یافت. بنیامین فرانکلین گفته است: "آنهایی که آزادی را فدای رسیدن به امنیت می‌کنند، به هیچ‌کدام از اینها نخواهند رسید و شایستگی هیچ‌کدام را ندارند." ساخت و پذیرش قراولان نشانگر میل به صرف‌نظر کردن از آزادی برای دست یافتن به امنیت است و این کار پیامدهای مصیبت‌باری به همراه دارد.

این اولین بار، به خصوص در میان فیلم‌های علمی‌تخیلی، نیست که چنین پیامی برداشت می‌شود (به تازگی، فیلم پلیس آهنی به همین موضوع پرداخته است)، امّا سینگر بدون توسل به موعظه‌گری، در انتقال این پیام موفق بوده است.    

فیلم مردان ایکس: روزهای آینده گذشته X-Men: Days of Future Past 2014-5

اگر «مردان ایکس: روزهای گذشته درآینده» ضعفی داشته باشد در جلوه‌های ویژۀ فیلم است. لحظاتی وجود دارد که در آنها تصاویر تولید شده به وسیلۀ رایانه نامرتب و تصنعی می‌شوند.

این موضوع به خصوص در صحنه‌هایی که ورزشگاه RFK و کاخ سفید را به تصویر می‌کشند مشهود است. این صحنه‌ها بیشتر شبیه برش‌های موجود در بازی‌های ویدئویی به نظر می‌رسند تا تصاویری واقعی که از موقعیت‌هایی واقعی گرفته شده‌اند.

این موارد احتمالاً در فیلمی با بودجۀ کمتر و با مشخصات کیفی پایین‌تر قابل اغماض باشد، امّا در فیلمی با این ابعاد نمی‌توان به راحتی از کنارش گذشت.    

فیلم مردان ایکس: روزهای آینده گذشته X-Men: Days of Future Past 2014-4

سینگر که بعد از ده سال دوری از مردان ایکس، دوباره به سراغ آنها آمده است (آخرین ماجراجویی سینگر با مردان ایکس در سال ۲۰۲۳ در ایکس۲ بود)، مسئولیت اتمام شروعی مجدد را برعهده گرفت که با «مردان ایکس: کلاس اول» آغاز شده بود.

وی برای انجام این کار مقداری از روی دست جی. جی. آبرامز در «پیشتازان فضا» تقلب کرده است: از سفر در زمان و مفهوم چندگانگی هستی استفاده کن و از وجودی آشنا برای ارتباط دادن آنها بهره‌برداری کن.

فیلم مردان ایکس: روزهای آینده گذشته X-Men: Days of Future Past 2014-3

در «پیشتازان فضا»، این وجود آشنا عبارت بود از شخصیتی به نام اِسپاک پِرایمِ که توسط لِئونارد نیموی خلق شده بود. در «مردان ایکس: روزهای آینده گذشته»، شخصیت وولورین است که چنین نقشی را ایفا می‌کند. در این فیلم، پروفسور ایکسِ پاتریک اِستوارت و مگنتو یان مَکلن به همراه دسته‌ای از چهره‌های آشنای دیگر نیز به عنوان امتیازاتی اضافی به ما ارائه می‌شوند.

برخی افراد فکر می‌کنند که «آخرین مقاومت» خروجی ضعیف برای بسیاری از این شخصیت‌ها بود و «مردان ایکس: روزهای آینده گذشته»، دست‌کم، باید مقداری از این نقص را جبران کرده باشد.  

فیلم مردان ایکس: روزهای آینده گذشته X-Men: Days of Future Past 2014-2

سخت است بگوییم که اقبال تماشاگران به این فیلم به چه نحوی خواهد بود. تقریباً از بسیاری جهات می‌توان گفت که این فیلم برای تبدیل شدن به یک فیلم‌ پرفروش تابستانی حتی بیش از اندازه هوشمندانه است، امّا همانطور که مجموعۀ بتمن، ساختۀ کریستوفر نولان نیز به اثبات رساند، هوشمندی همیشه یک عامل تعیین‌کننده نیست.

فیلم مردان ایکس: روزهای آینده گذشته X-Men: Days of Future Past 2014-1

«مردان ایکس: روزهای آینده گذشته» سومین فیلم ابرقهرمانی عرضه شده در طی کمتر از دو ماه است. این فیلم تفاوت فاحشی با اَسلاف خود دارد؛ با این حال، ممکن است خستگی و اشباع ناشی از فیلم‌های ابرقهرمانی باعث تضعیف موقعیت این فیلم در گیشه شود.

اگر چنین چیزی اتفاق بیفتد مایه تاسف خواهد بود، چرا که این فیلم تنها فیلمی است که در طی دو سال گذشته در منحصربه‌فردترین و جسورانه‌ترین ژانر ساخته شده است و برای اینکه این فیلم از ارزش دیده‌ شدن برخوردار گردد، همین یک نکته به تنهایی کفایت می‌کند.

پوستر فیلم مردان ایکس: روزهای آینده گذشته X-Men: Days of Future Past 2014

 



:: موضوعات مرتبط: هالیوود , معرفی فیلم , بهترین های هالیوود , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 30 مرداد 1393 ساعت 20:28 | بازدید : 927 | نوشته ‌شده به دست MILAD-2014 | ( نظرات )

شیطان Maleficent 2014-1

منتقد: جیمز براردینلی- امتیاز ۷.۵ از ۱۰ (۳ از ۴)

شاید بهترین جمله ای که برای توصیف «شیطان Maleficent» میتوان گفت این است که این فیلم تصویری دوباره از جهانی جایگزین در داستان «زیبای خفته Sleeping Beauty» است.

Director: Robert Stromberg

فیلمنامه ی «لیندا وولورتون» با نگاهی به نمایش «Wicked» (نمایشی که داستان «جادوگر شهر آز» را از نقطه نظر جادوگران تصویر می کند) نسخه‌ای معکوس شده از داستان را به نمایش می گذارد که در آن شخصیت بد به عنوان شخصیت اصلی در نظر گرفته شده است.

Sharlto CopleyElle FanningAngelina Jolie

  Angelina Jolie                                   Elle Fanning                                    Sharlto Copley                   

تغییرات اعمال شده بر «زیبای خفته» در این زمینه ی جدید به خوبی جواب می دهند و بیشتر به دلیل نقش آفرینی پر قدرت و با ظرافت «آنجلینا جولی» است که شخصیت اصلی دچار آن تک بعدی بودن که او را در انیمیشن دیزنی محصول سال ۱۹۵۹ گرفتار خود کرده بود، نمی شود.

در این فیلم او شخصیتی به شدت اندوه بار و دچار مشکلات روحی است که به دنبال تسلی خاطر می گردد و رستگاری و آرامش خود را در غیر معمول ترین روش ها پیدا می کند. 

شیطان Maleficent 2014-2

کارگردان فیلم «رابرت استرومبرگ»، بعد از جمع آوری کارنامه ای تأثیر گذار به عنوان مسئول جلوه های ویژه و طراح صحنه و تولید، اقدام به ساخت این فیلم کرده است. او با اسکورسیزی، اسپیلبرگ و کمرون همکاری کرده و برای فیلم های «آلیس در سرزمین عجایب Alice in Wonderland» و «آواتار Avatar» برنده ی جایزه اسکار شده است.

استرومبرگ قلمروی متفاوت و غنی از جادو و تنوع خلق می کند که وقتی نیروهای شر خود را نشان می دهند خشن و شوم می شود.

بیشتر قسمت های «شیطان» به وسیله ی کامپیوتر تولید شده اما انیمیشن سازی آن با چنان دقتی انجام شده است که هیچ چیز غیر عادی یا تصنعی به نظر نمی رسد.

تجربه ی استرومبرگ در دنیای جلوه های ویژه او را به گزینه ای مناسب برای ساخت این فیلم مبدل می سازد، فیلمی که نیاز به خلق یک دنیای تخیلی دارد.

شیطان Maleficent 2014-2

نقش آفرینی «آنجلینا جولی» به نوعی است که وزن احساسی کافی برای موازنه با زیبایی بصری او به وجود می آورد. تکنیک ۳ بعدی در فیلم قوی کار شده است اما به هیچ وجه الزامی نیست و فیلم به صورت ۲ بعدی هم به هدف خود می رسد، ضمن اینکه تصاویر روشن تری هم دارد. 

«شیطان» نشان می دهد که چطور اتفاقات گوناگون باعث شدند شخصیت اصلی از یک پری خوشحال و مثبت اندیش به یکی از مشهور ترین شخصیت های منفی والت دیزنی تبدیل شود.

شیطان وقتی دختربچه است (ایزابل مولوی) با یک انسان جوان به اسم استفان (مایکل هیگینز) ملاقات می کند و با او دوست می شود. آن دو تا سالها رابطه ی نزدیکی با هم دارند و همینطور که زمان می گذرد این ارتباط به یک رابطه عاشقانه تبدیل می شود.

شیطان Maleficent 2014-4

اما استفان به واسطه ی جاه طلبی اغوا و فاسد می شود. او برای مدت زیادی در قلمرو جنگلی شیطان که جنگل مورز نام دارد حاضر نمی شود.

زمانی که برمی گردد (نقش او را «شارلتو کوپلی» بازیگر فیلم «ناحیه ۹» بازی می کند) وانمود می کند که می خواهد مجدداً با عشق گمشده اش رابطه برقرار کند.

اما واقعیت این است که او می خواهد شیطان را به وسیله ی دارو خواب کند و بال هایش را ببرد و از آنها استفاده کند تا بتواند ثابت کند که جرأت لازم را دارد تا پادشاه بعدی انسان ها شود.

شیطان Maleficent 2014-5

وقتی این اقدام به انجام می رسد او به شهر برمی گردد و منتظر مراسم تاج گذاری اش می ماند. شیطان (که حالا «آنجلینا جولی» نقش او را بازی می کند) نقشه ی انتقام خود را می کشد، نقشه ای که زمانی که شاه استفان دارای دختری می شود، آن را اجرا می کند.

ساحران اعلام می کنند که نفرینی دامن آئورورای کوچک را گرفته است: او در روز تولد ۱۶ سالگی اش به خوابی به عمیقی مرگ فرو می رود.تنها چیزی که می تواند شاهزاده را از این خواب بیدار کند "بوسه ی عاشق حقیقی" است. 

شیطان Maleficent 2014-6

«شیطان» در داستان «زیبای خفته» دو تغییر مهم ایجاد می کند. اول اینکه اعمال جادوگر را توضیح پذیر می سازد. کارهای او ناشی از بدجنسی و شرارت ذاتی نیستند، دلیلی برای آنها وجود دارد. هیچ چیز به اندازه ی خشم یک زن ترسناک و مهیب نیست و بلایی که استفان سر شیطان می آورد او را به حالتی بسیار فراتر از خشم دچار می کند.

شیطان Maleficent 2014-7

علاوه بر این فیلم یک رابطه ی مادرخوانده ای افسانه ای بین شیطان صفت و آئورورا (که «الی فانینگ» نقش نوجوانی او را بازی می کند) به وجود می آورد.

در طول زمانی که شاهزاده همراه با سه پری مهربان در کلبه ی چوبی زندگی می کند، شیطان مرتباً به او سر می زند و آن دو به هم نزدیک می شوند، آن قدر نزدیک که شیطان از نفرینی که کرده پشیمان می شود و سعی می کند آن را خنثی کند اما موفق نمی شود.

شیطان Maleficent 2014-8

«شیطان» بازگویی بزرگسالانه تری از افسانه ی «زیبای خفته» است و به صورت یک داستان ماجراجویی تخیلی تعریف می شود نه اینکه که یک داستان پریان معمولی باشد.

از این لحاظ فیلم تا حدی به همان روشی عمل می کند که فیلم «سفید برفی و شکارچی Snow White and the Huntsman» در راستای گسترش طرح ساده انگارانه ی انیمیشن کلاسیک «سفید برفی و هفت کوتوله» در پیش گرفت.

نویسنده ی فیلمنامه «لیندا وولورتون» که بین معروفترین آثارش میتوان به «دیو و دلبر Beauty and the Beast » و «شیر شاه The Lion King» اشاره کرد، درک می کند برای پیش بردن یک فیلمنامه به سمتی که هم به ذائقه ی بزرگسالان و هم بچه هایشان خوش بیاید چه هنری لازم است.

گرچه «شیطان» برای تماشای خانوادگی هم مناسب است، گروه مخاطب هدف آن تماشاگران بزرگسال تر، به خصوص دختران نوجوان و زنانی در اوایل دوره ی بیست سالگی هستند.

شیطان Maleficent 2014-9

بعضی صحنه ها شاید برای کودکان ترسناک باشد و یک صحنه ی نبرد در طول پرده ی سوم فیلم که اژدهایی را نشان می دهد که از دهانش آتش می بارد، آنقدر پر تنش است که بتواند فیلم را در مرز گذر از رده بندی PG به سمت رده های مناسب سنین بالاتر قرار دهد. 

اینکه مانند برخی «شیطان» را یک "کلاسیک امروزی" بنامیم اغراق و زیاده گویی است. فیلم جذاب و زیبا است اما تنها گذر زمان مشخص می کند که آیا مانند پیشینیان انیمیشنی خود موفق می شود در یادها ماندگار بشود یا خیر.

مانند بسیاری از آثار شاخص فصل تابستان، جذابیت اصلی فیلم از لحاظ بصری است. این دنیای عجیب و خارق العاده منبع حیرت و شگفتی مداوم است.

شیطان Maleficent 2014-0

برای تکمیل معادله ی سینمایی، تصویری که «آنجلینا جولی» از شخصیت اصلی ارائه می دهد - تصویری که شخصیت نسخه ی انیمیشینی را به زنی کاملاً قابل درک تبدیل می کند - عمق و وسعت عاطفی مناسب را ایجاد می کند.

پیوند میان توانایی های بازیگر زن فیلم و تجربیات کارگردان آن باعث شده اند فیلمی رضایت بخش و موفقیت آمیز خلق شود.

 



:: موضوعات مرتبط: هالیوود , معرفی فیلم , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 30 مرداد 1393 ساعت 20:26 | بازدید : 451 | نوشته ‌شده به دست MILAD-2014 | ( نظرات )

معرفی فیلم لبه فردا Edge of Tomorrow 2014-2

منتقد: ریچارد روپِر - امتیاز ۱۰ از ۱۰ (۴ از ۴) 

جایی، کسی به طریقی فیلم «لبه فردا» را بدون اشاره به فیلم «روز موش خرمایی 1993 Groundhog Day» نقد خواهد کرد، اما همانطور که همین الان شنیدید، آن فرد من نخواهم بود.

Doug Liman

Director: Doug Liman

«لبه فردا» برداشتی علمی-تخیلی و بزن بهادر از «روز موش خرمایی» است که در آن تام کروز نقش بیل ماری را بازی می کند: یک آدم انزوا طلب خود محور و نچندان نجیب که خود را در حلقه‌ای ممتد می‌یابد که محکوم است یک روزش هر روز تکرار شود و سرانجام به کشف حقایقی می انجامد که زندگی‌اش را دگرگون می‌کند. 

Bil PaxtonEmily BluntTom Cruise

  Tom Cruise                                        Emily Blunt                                       Bil Paxton                   

البته «روز موش خرمایی» روشن ترین تاثیر را بر «لبه فردا» داشته است، اما پرتو‌هایی از«کد منبع 2011 Source Code»، «تاثیر پروانه ای 2004 The Butterfly Effect»، «یادآوری کامل 2012 Total Recall»، «ارتش فضایی 1997 Starship Troopers» و حتی «بازگشت به آینده 1985 Back to the Future» را در آن می‌بینم.

با وجود این، فیلم برتری های خاص خود را به عنوان یک ابتکار، یعنی ماجراجویی علمی-تخیلی شور انگیز و بد‌جنسی با هوش دارد.«لبه فردا» تا اینجا یکی از فیلم‌های محبوب امسال من است. 

در این فیلم باز می بینیم که آینده برای نوع بشر امیدبخش به نظر نمی رسد (اگر همه فیلم های ساخته شده در ده سال گذشته در باره آینده نزدیک را به صورت یک فیلم بسیار بلند در آورند، در حدود ۵۰ ستاره سینما خواهیم داشت که با حدود ۳۰۰ شکل مختلف از موجودات فرازمینی، هیولا، زامبی، و روبات در حال جنگ هستند. و من چنین فیلمی را تماشا خواهم کرد.)

معرفی فیلم لبه فردا Edge of Tomorrow 2014-3

درباره موجودات با صدای جیغ مانند که ترکیبی از عنکبوت و هشت پا هستند و "میمیک‌ها Mimics" خوانده می‌شوند و به کلیه قاره‌ها هجوم می آورند،چیز زیادی برای گفتن وجود ندارد، اما آنها دقیقاً همین کار را انجام می‌دهند و کل نیرو‌های ارتشی دنیا هم حریف هجوم گروهی آنها نمی‌شوند. 

معرفی فیلم لبه فردا Edge of Tomorrow 2014-4

در واقع تام کروز، لااقل برای مدتی، در نقشی متفاوت با شخصیت معمول خود ظاهر می‌شود. سرگرد بیل کیج مدیر روابط عمومی حیله گری است که برای آرام کردن توده‌های مردم بر صفحه تلویزیون ظاهر می‌شود، در حالیکه خودش از زندگی نسبتاً آسوده دور از خط مقدم برخوردار است. 

معرفی فیلم لبه فردا Edge of Tomorrow 2014-5

اما پس از مدتی، بِرَندِن گِلیسِن در نقش ژنرال بِریگام، تصمیم می گیرد کیج را به خط مقدم مهمترین نبرد در جنگ بفرستد. کیج امتناع می‌کند و به سرباز تنزل درجه داده می‌شود.

معرفی فیلم لبه فردا Edge of Tomorrow 2014-6

یکدفعه می‌بینیم کیج در لباسی جنگی که از آن سردر نمی‌آورد، در میدان جنگ در میانه حمله‌ای ساحلی با قدم های سنگین در حال حرکت است، که به صحنه جنگ در فیلم «نجات سرباز رایان 1998 Saving Private Ryan» شباهت دارد، با این تفاوت که در اینجا جنگ بین انسان ها و موجودات فرازمینی صورت می‌گیرد. 

اگر پیش پرده یا حتی پوستر مربوط به «لبه فردا» را ملاحظه نکرده باشید، شاید جریان داستان لو برود: (و در مورد نام فیلم که اصلاً به عنوان شبیه نیست چه می‌گویید؟ انتخاب منبع اصلی، رمان علمی-تخیلی ژاپنی با عنوانی که به عبارت فوق العاده «تمام نیاز شما کشتن است / All You Need Is Kill» ترجمه می‌شود و تغییر آن به عنوانی تا این حد کلی را به هالیوود واگذار کنید.)

معرفی فیلم لبه فردا Edge of Tomorrow 2014-7

کیج برای مدتی شانس می‌آورد، اما از همان روز اول از نبرد جان سالم به در نمی‌برد، و اینجا است که وارد حالت شبه رؤیا می شویم، چون کیج بیدار می شود و می‌بیند روز قبل دوباره از سر گرفته شده است و وقایع آن تکرار می‌شوند.

اگر کیج یک میمیک آلفای نادر را بکشد دیگر نمی‌میرد. او مجبور است رویداد‌ها را بار‌ها و بار‌ها زندگی کند که برای کیج امکان کسب مهارت‌های جنگی فوق العاده و توانایی پیش بینی دقیق ترتیب رویدادها را فراهم می‌کند. 

معرفی فیلم لبه فردا Edge of Tomorrow 2014-8

اِمیلی بِلانت همچون یک جواهر است. کیست که او را دوست نداشته باشد؟ شخصیت نسبتاً ظریف روی پرده او به آدری هِپبورن شباهت دارد و به همین دلیل، انتخاب او برای بازی در نقش افسانه نیروهای ویژه، یعنی ریتا وِراتاسکی، یا شخصیت نامشخص تمام فلزی، عجیب می نماید.

اما بِلانت این نقش را بازی می کند و تا حد زیادی هم از عهده آن برمی آید. او به خوبی هوش سرکش و شخصیت جدی خود را در هم می‌آمیزد و کمی دیوانگی و حتی کمی هم عاطفه اضافه می کند.

معرفی فیلم لبه فردا Edge of Tomorrow 2014-9

کیج تنها هنگامی به وجود این عاطفه پی می‌برد که تقریباً صد بار همان روز تکراری را با وی می‌گذراند. در واقع در فیلم «لبه فردا» صحنه های سه بعدی بسیار خوبی وجود دارند و فیلمبرداری نیز در مواردی عالی است.

داگ لیمَن (کارگردان فیلم های دیگری چون «هویت بورن / The Bourne Identity» و «آقا و خانم اسمیت / Mr. and Mrs. Smith») در کارگردانی سکانس‌های نبرد تصاویر کامپیوتری پیچیده مهارت دارد، اما در عین حال می داند صحنه‌های اجباری را نیز چگونه کنترل کند، جایی که دو شخصیت اصلی در لحظات آرام فیلم بر زخم‌های یکدیگر مرهم می‌گذارند و در حالیکه با یکدیگر بیشتر آشنا می شوند، موسیقی فیلم ملایم می‌شود. 

معرفی فیلم لبه فردا Edge of Tomorrow 2014-10

کروز یکی از بهترین بازی های دوران کاری اش را ارائه می‌دهد. بازی او در نقش کارمند روابط عمومی چرب زبان بدون نقص است و با وجود گذشت تقریباً ۳۰ سال از «سلاح برتر 1986 Top Gun» هنوز به عنوان قهرمان فیلم های اکشن پذیرفتنی است.

بیل پَکِستون در نقش سرگروهبان دیوانه سرزنده جالب و خنده دار است. بِرَندِن گِلیسِن در نقش ژنرال عالی است. 

معرفی فیلم لبه فردا Edge of Tomorrow 2014-11

می خواهید درباره میمیک آلفا و میمیک معرکه آدم‌های کله گنده و برنامه هایی که کیج و ریتا می چینند هم چیزی بدانید؟

خوب، اینها از کلک‌های سینمایی در فیلم های علمی-تخیلی هم فراتر می‌روند. و مطابق رسم فیلم‌هایی که در آن‌ها زمان از سر گرفته می‌شود، ناگهان می‌بینید دارید می‌گویید: "خوب چرا پس این کار را نمی‌کند؟" یا "چرا نمی‌توانند آن کار را بکنند؟". اما این یک فیلمنامه هوشمندانه است که تعداد پاسخ‌هایش بیش از نواقص پی رنگ است. 

«لبه فردا» استعاره نهایی در مورد حرفه تام کروز است. تام کروز را نمی توان کشت. او باز هم می‌آید. و شاید به یک دلیل کماکان بزرگترین بازیگر سینمایی جهان باقی بماند. اینطور وانمود می‌کند.

معرفی فیلم لبه فردا Edge of Tomorrow 2014-12

 



:: موضوعات مرتبط: هالیوود , معرفی فیلم , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 30 مرداد 1393 ساعت 20:18 | بازدید : 2132 | نوشته ‌شده به دست MILAD-2014 | ( نظرات )

 

منتقد: جیمز براردینلی - امتیاز ۶.۳ از ۱۰ (۲.۵ از ۴) 

لحظاتی در «خیابان جامپ شماره 22» وجود دارد که آن را تا مرز فوق العاده عالی بودن پیش می‌برد، اما متاسفانه شمار این لحظات در مقابل بخش‌هایی که به دلایل گوناگون خوب از آب در نیامده اند بسیار ناچیز است.

روی هم رفته این فیلم به اندازه کافی نکات مثبتی دارد که بشود دیدنش را توصیه کرد.

Phil LordChris Miller

Directors: Chris Miller, Phil Lord

اگر مقداری از زمان زیادش چشم بپوشیم و سعی کنیم تمرکزمان را از روی المان های اکشن این فیلم که برچسب«» "کمدی-اکشن" را بر روی خود می‌بیند برداریم، شاید «خیابان جامپ شماره 22» را بتوان شایسته عنوان یکی از به یادماندنی ترین کمدی‌های 2014 دانست.

Ice CubeJonah HillChanning Tatum

  Channing Tatum                                     Jonah Hill                                          Ice Cube                

این کار که محصول مشترک کارگردانی فیل لرد و کریستوفر میلر است را می‌توان - کما این که هست - دومین کار خوب آنها پس از «فیلم لگو The Lego Movie» در امسال دانست.

یکی از نکات قوت «خیابان جامپ شماره 22» شیوه برخورد آن با مرسومات و قواعد سینمایی است. این فیلم خود اعتراف می‌کند که دنباله‌ها عموما در سطح پایین‌تری نسبت به قسمت قبلی خود قرار می‌گیرند، بعلاوه مفهوم "اولین ملاقات تصادفی عاشقانه" را به سخره می‌گیرد و "رفیق بازی" را تا مرز قلمرو روابط عاشقانه پیش می‌برد.

فیلم خیابان جامپ شماره 22 2014 22Jump Street-1

تمام ایده فیلم این است که دو بازیگر ۳۱ ساله و ۳۴ ساله تبدیل می‌شوند به دو دانش آموزی که به تازگی از دبیرستان فارغ التحصیل شده‌اند و فیلمنامه تا آخرین قطره‌ای که جا دارد، از این ایده استفاده می‌کند.

فیلم خیابان جامپ شماره 22 2014 22Jump Street-7

شوخی‌های فیلم مانند خیلی دیگر از کمدی‌های پر هزینه بگیر نگیر دارد. با این حال لحظاتی در فیلم هست که به همان اندازه که دلتان را از خنده به درد می‌آورند عجیب و غریب و نامانوس هستند.

فیلم خیابان جامپ شماره 22 2014 22Jump Street-2

برای مثال دعوای بین جونا هیل و جیلیان بِل را در نظر بگیرید، که بیشتر جنبه تمایلات جنسی دارد. در ادامه آیس کیوب روی کار می‌آید که هیچ جای دیگری مثل اینجا عالی بکار گرفته نشده بود.

بهترین صحنه‌ی «خیابان جامپ شماره 22» جایی است که با یک کات به نمای نزدیکی از واکنش آیس کیوب می‌رود. این صحنه بی نظیر است.

فیلم درست از جایی آغاز می‌شود که قسمت قبلش یعنی «خیابان جامپ شماره 21» - که بجای اقتباس در واقع یک شوخی با مجموعه تلویزیونی با همین نام است – تمام شده بود.

فیلم خیابان جامپ شماره 22 2014 22Jump Street-3

اشمیت (با بازی جونا هیل) و جِنکو (با بازی چنینگ تیتوم) دو پلیس مخفی و دوست هستند که به اداره مرکزی جدید و نزد سروان دیکسون (با بازی آیس کیوب) در خیابان جامپ شماره 22 فرستاده می‌شوند.

ماموریتی که آنها موظف به انجامش می‌شوند به این ترتیب است که باید به دانشگاه بروند و دلّالان مواد مخدّری که مسئول مرگ یک زن جوان هستند را دستگیر نمایند.

فیلم خیابان جامپ شماره 22 2014 22Jump Street-4

اما وقتی پایشان به دانشگاه می‌رسد، اشمیت با یکی از دختران جذاب دانشگاه«با بازی امبر استیونز» دوست می‌شود و جنکو علایقش را بیشتر در فوتبال بازی کردن و خوش گذرانی با دوست صمیمی جدیدش زوک «با بازی وایِت راسل»می‌بیند و به این ترتیب کم کم تمرکزشان از روی هدف اولیه‌ای که به دانشگاه آمده بودند برداشته می‌شود.

«خیابان جامپ شماره 22» از این رنج می‌برد که کمی بیش از حد بر شیوه روایتی تکیه دارد که آنچنان هم جالب نیست.

فیلم خیابان جامپ شماره 22 2014 22Jump Street-5

در طول حدود دو ساعت زمان فیلم، این احساس دست می‌دهد که فیلم و به خصوص نیم ساعت پایانی بیش از حد کشیده و طولانی شده است.سکانس‌های اکشن فیلم، که بیشتر به صورت ادا و اطوار ساخته شده‌اند، عموما جزو زواید فیلم به حساب می‌آیند.

در اوایل داستان صحنه‌ای وجود دارد که اشمیت و جنکو بالای سقف یک کامیون در حال حرکت رفته‌اند. گرچه هدف از آوردن این صحنه به نوعی دست انداختن بدلکاری‌هایی به سبک فیلم های «سریع و خشمگین» بوده است، اما این صحنه و چندین و چند صحنه مشابه دیگر آنچنان که باید و شاید هوشمندانه نیست و عملکرد جالبی ندارد.

فیلم خیابان جامپ شماره 22 2014 22Jump Street-6

«خیابان جامپ شماره 22» زیر همه هجویات و تله‌گذاری‌های خودآگاهانه‌اش، در وهله اول فیلمی در مورد رفاقت و رفیق بازی است، درست همانطور که قسمت پیشینش بود.جونا هیل و چنینگ تیتوم چنان دوباره در نقش هایشان فرو می‌روند که انگار از آن موقع چیزی نگذشته است.

ایفای نقششان در اینجا نسبت به «خیابان جامپ شماره 21» روانتر است، شاید به این خاطر که این دو در فاصله بین دو فیلم با هم بیشتر آشنا شده‌اند و احساس راحتی بیشتری می‌کنند.

فیلم خیابان جامپ شماره 22 2014 22Jump Street-7

آیس کیوب که نقش "فرمانده سیاه پوست عصبانی" را به دلچسبی هرچه تمامتر بازی می‌کند، در تک تک صحنه‌هایی که حضور دارد تمام توجه‌ها را به خود جلب می‌کند. لرد و میلر به زیرکی دقیقا همان زمانی که باید را در اختیار کیوب قرار داده اند.

تازه واردان این قسمت یعنی امبر استیونز، وایِت راسل و پیتر استرمر (در نقش ... اوم ... آدم بد گنده‌هه) چندان شگفتی ساز نیستند، اما در فیلمی از این دست آنچنان جای تعجب هم نیست. 

سکانس تیتراژ پایانی ارزش این را دارد که منتظرش بمانید. در کنار گوشه و کنایه زدن های واضحش به تبلیغات و بازاریابی و ...، تقریبا هر اشتباهی که هالیوود تا بحال در مورد دنباله‌ها مرتکب شده است را به سخره می‌گیرد.آنطور که از اینجا به نظر می‌رسد «خیابان جامپ شماره 23» تازه اول کار این مجموعه در ادامه است. 

فیلم خیابان جامپ شماره 22 2014 22Jump Street-8

«خیابان جامپ شماره 22» از همان سنخ قسمت اولش است. هر دو فیلم لحن مشابهی دارند و نقاط قوت و ضعف یکسان. لرد و میلر به نظر می‌رسد با این پیشفرض که "اگر خراب نیست پس دست نزن" کار می‌کنند.

از آنجایی که «خیابان جامپ شماره ۲۱» به موفقیت خفیفی در گیشه دست یافت، تغییر دادن روش در این مقطع شاید کمی بی احتیاطی می‌بود. در نتیجه دعوت کردن یا نکردن افرادی که محصول 2012 را دیده بودند به تماشای این قسمت کار سختی نیست.

«خیابان جامپ شماره 22» کار شاخص و متفاوتی نسبت به قسمت قبل انجام نمی‌دهد، بنابراین نه به شمار طرفدارانش اضافه خواهد شد، نه از آن کم.

فیلم خیابان جامپ شماره 22 2014 22Jump Street - پوستر

 



:: موضوعات مرتبط: هالیوود , معرفی فیلم , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 30 مرداد 1393 ساعت 20:14 | بازدید : 403 | نوشته ‌شده به دست MILAD-2014 | ( نظرات )

منتقد: اِریک کان (indieWIRE) - امتیاز 6.7 از 10 ( -B)

آیا ممکن است فیلمی در آن واحد هم هوشمندانه باشد و هم احمقانه؟  «لوسی» ساخته لوک بیسون، که در آن اسکارلت جوهانسون نقش ابرزنی را ایفا می‌کند که قادر است به وسیله ذهن تقویت شده‌اش (با کمک علم) مانند یک خدا عمل کند، موضوعی تقریباً متقاعد کننده را مطرح می‌کند.

Luc Besson

Director: Luc Besson

بیسون، که از زمان ساخت «عامل پنجم 1997 The Fifth Element» فیلم اکشن چشمگیر دیگری را کارگردانی نکرده است، این بار نیز حقیقتاً به فرم بازنمی گردد بلکه اثری شلخته را ارائه می دهد، در حالی که جوهانسون متعهد نیز نقش یک نیروی یگانه‌ساز را در مرکز این دیوانگی ایفا می‌کند.

Min sik ChoiMorgan FreemanScarlett Johansson

  Scarlett Johansson                              Morgan Freeman                                    Min sik Choi           

گرچه فیلمنامه بیسون ناشیانه با ایده های بزرگی درباره تاریخ بیداری بشر بازی می‌کند، داستان فیلم ساده است: لوسی با بازی جوهانسون که ساکن تایپه است، توافق می‌کند به نیابت از نامزدش، که خیلی زود کشته می‌شود، بسته ای را به خلافکارها تحویل دهد.

فیلم لوسی Lucy 2014 - 1

او که توسط انسان‌های بدکار اسیر شده است به زور تن به یک عمل جراحی می‌دهد که در جریان آن یک بسته مواد مخدر داخل شکمش قرار داده می‌شود با این امید که با این کار او را به یک حامل مواد تبدیل کنند.در عوض وقتی که این پاکت تصادفاً پاره می‌شود، لوسی نیروی آن‌ مواد را جذب می‌کند.

فیلم لوسی Lucy 2014 - 2

این صحنه‌ها مرتب با کات‌هایی از یک سخنرانی توسط یک استاد روان شناسی با بازی مورگان فریمن درباره قابلیت‌های دست نخورده ذهن بشر همراه هستند: بر اساس این سخنرانی ما تنها از ۱% مغزمان استفاده می‌کنیم! حال اگر بتوانیم از تمام قدرت مغز استفاده کنیم، چه اتفاقی رخ می دهد؟

فیلم لوسی Lucy 2014 - 3

با آبی شدن رنگ چشمان لوسی، ما نیز به پاسخ پرسشمان می‌رسیم. از نمایی در ابتدای فیلم، که لوسی دستگیر می‌شود و بیسون به نماهایی از یوزپلنگی که مشغول به دام انداختن شکار خود است کات می زند به فیلم احمقانه‌ای تبدیل می‌شود که به تدریج منطق روایی خود را از دست می‌دهد.

فیلم لوسی Lucy 2014 - 4

لوسی با مشت و لگد راه خود را به سمت آزادی باز می‌کند، پزشکی را پیدا می کند تا شرایطش را برایش توضیح دهد و با گروه های جنایتکار دیگر می جنگد تا به فریمن برسد و برداشت های خود از زندگی، گیتی و همه چیز را با او به اشتراک بگذارد.

جنون محضی که بیسون در نبردهای انفرادی به نمایش می‌گذارد فیلم را مضحک‌تر می‌سازد. در لحظات واپسین، کل پروژه ظاهرا صرفاً به نور و صدا و اکشن تنزل می‌یابد، به گونه‌ای که حتی خود بِسون هم نمی‌تواند داستانی را که در ذهن داشته است روایت کند.

فیلم لوسی Lucy 2014 - 5

تا رسیدن به آن نقطه، فیلم پر است از لحظه‌های دیوانه بازی لذتبخش. وقتی که لوسی به زور اسلحه یک جراح را وادار می‌کند که مواد مخدر را از شکمش خارج کند، تصادفاً در حین عمل جراحی به مادرش زنگ می‌زند و به حد کافی باهوش است که شدت درد را با صورت خود نشان دهد.

فیلم لوسی Lucy 2014 - 6

او یک پلیس متحیر را می‌بوسد تا صرفاً وجود عشق را به خود یادآوری کند. در یکی از صحنه های تیراندازی پایان فیلم که بی دلیل در رابطه با موشک اندازها و یک محیط سفید خالی است به یاد فیلم «THX-1138» جُرج لوکاس محصول سال ۱۹۷۱ می افتیم.

فیلم لوسی Lucy 2014 - 7

در طول تمام این اتفاقات نوشته های داخل فیلم سیر تکامل قدرت مغز لوسی به صورت ۱۰ درصد ۱۰ درصد دنبال می‌کنند به گونه‌ای که گویی او مراحل مختلف یک بازی ویدئویی را یکی پس از دیگری پشت سر می‌گذارد. در واقع فیلم با روایت خود در برجسته کردن جنبه زیبایی یک بازی ویدئویی، از یک بازی ویدئویی هم بیشتر پیش می‌رود.

فیلم لوسی Lucy 2014 - 8

لوسی تنها با تکان دادن دستش دمار از روزگار گروهی از مهاجمان در می آورد و بعد عده ای دیگر را از زمین بلند می‌کند که نتایج جالبی دارد. اما او نه تنها در این بازی ویدئویی فوق‌العاده حرفه‌ای است، بلکه کد میانبر نهایی را نیز یافته است. این شخصیت به قدری قدرتمند است که هرگز واقعاً به خطر نمی‌افتد و این مانع از ایجاد هر گونه حس تعلیق واقعی در فیلم می‌شود.

مفهوم اساسی فیلم بیسون همچنان به قدری واهی و پوچ است که «لوسی» هرگز در متعجب ساختنتان کم نمی‌آورد. تنها مؤلفه قابل پیش بینی فیلم «زنانگی افسونگر» یا همان «Femme Fatale» بودن است، درونمایه‌ای که در تمامی فیلم‌های بیسون از زمان ساخت «دختری به نام نیکیتا La Femme Nikita» در دهه 1990 تاکنون دیده می‌شود.

فیلم لوسی Lucy 2014 - 9

با اجرای هیجان انگیز جوهانسون، تصویر زنی سرسخت که مردان قدرتمند اطراف خود را شکست می‌دهد ابعاد کامیک بوکی به خود می‌گیرد.

«لوسی» علاوه بر معرفی یک زن ابرقهرمان - چیزی که هنوز پدیده ای نادر است - شخصیتی مشابه با نقش قدرت طلب جوهانسون در فیلم «زیر پوست 2013 Under the Skin» جاناتان گِلیزِر ارائه می‌نماید، که در آن جوهانسون نقش یک بیگانه فضایی اغواگر را بازی می‌کند که کارش صید مردان است.

در هر دو فیلم جوهانسون به موجودی فرازمینی تبدیل می‌شود که دارای حواس خارجی است و این اشتیاق وی به استفاده منحصر به فرد از ویژگی‌های فیزیکی‌اش را اثبات می‌کند.

در نمایی از فیلم «لوسی» که در آن شخصیت اصلی در دستشویی یک هواپیما پنهان شده است و ناگهان به ذرات بخار تبدیل می‌شود، شباهت زیادی به افکتی (جلوه ای) دیده می‌شود که به کرات در فیلم «زیر پوست» به کار رفته است و در زمره یکی از عجیب‌ترین صحنه های سال قرار می‌گیرد.

فیلم لوسی Lucy 2014 - 10

نهایتاً، بِسون در یافتن لحظات پرتنش نسبت به در آمیختن آنها با هم موفقتر است؛ اما انکار تخیل دیوانه‌وارش نیز امری غیرممکن است. لحظات مختلف فیلم مملو از احتمالات چند پاره هستند و هر چند وقت یک بار گذری به فیلم‌هایی چون مجموعه «Crank» و  «2001: یک ادیسه فضایی» و «ماتریکس» می‌زند؛ با اینکه هرگز به بزرگی آنها نمی‌رسد، اما به قدر ذره ای از DNA هر یک را دارد.

فیلم لوسی Lucy 2014 - 11

با نزدیک شدن «لوسی» به اوج خود، فیلم به جای داشتن یک پایان منظم با مجموعه ای از شاه بیت‌های بصری همراه می‌شود. در حماقت ذاتی فیلم جای هیچ سئوالی نیست، اما بیسون به هر حال فیلم را دوست داشتنی و غیرمنتظره از آب در آورده و یک پادزهر احمقانه را به فیلم‌های احمقانه ای، که حتی به خود زحمت متفاوت بودن را نمی‌دهند، تزریق می‌کند.

«لوسی» فیلمی یکپارچه نیست، اما بیسون به کمک نوآوری درخشانش سعی می‌کند تا رنگ و لعابی تازه بر این فرمول بزند. «لوسی» از آن فیلم ها شلخته‌ی بی قید و بندی است که دوست داریم استودیوهای فیلم سازی بیشتر برایمان بسازند.

فیلم لوسی Lucy 2014 - پوستر

 



:: موضوعات مرتبط: هالیوود , معرفی فیلم , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 30 مرداد 1393 ساعت 20:12 | بازدید : 778 | نوشته ‌شده به دست MILAD-2014 | ( نظرات )

Teenage Mutant Ninja Turtles

لاک پشت های نینجا  2014- پس زمینه

منتقد: جیمز براردینلی - امتیاز ۳.۸ از ۱۰ (۱.۵ از ۴)

«لاک پشت های نینجا»، که بازگویی تکراری ای از مجموعه فیلمی است که بیش از ۲۵ سال یکی از محبوب ترین آثار کودک و نوجوان بوده، خویشاوندی نزدیکی با فیلم های «ترانسفورمرز» دارد.

هر دوی این فیلم ها محبوبیت خود در جریان اصلی سینما را از طریق اسباب بازی ها و برنامه های تلویزیونی به دست آوره ادند، هر دوی آنها طرفداران سرسختی دارند، و اکنون اثر انگشت «مایکل بی» در سراسر هر دو فیلم دیده می شود.

jonathan Liebesman

Director: Jonathan Liebesman

«مایکل بی» این فیلم را کارگردانی نکرده است او تهیه کننده فیلم است و «جوناتان لیبزمن» صاحب جایگاه کارگردانی، کسی که فیلم یکنواخت و کش دار «نبرد تایتان ها» و فیلم مزخرف «نبرد لس آنجلس» را ساخته است.

William FichtnerWill ArnettMegan Fox

  Megan Fox                                           Will Arnett                                       William Fichtner                    

بی این فیلم را کارگردانی نکرده است («جوناتان لیبزمن» صاحب این جایگاه است و مایکل بی تهیه کننده)، کسی که فیلم یکنواخت و کش دار «نبرد تایتان ها» و فیلم مزخرف «نبرد لس آنجلس» را ساخته است.

اما نام بی به عنوان یکی از تهیه کننده گان درج شده و وجود چندباره ی سر و صداهای گوش خراش، انفجارها، تدوین سریع و گرافیک کامپیوتری بی وقفه همگی ردپای بی را نشان می دهند.

لاک پشت های نینجا  2014 - 1

«لاک پشت های نینجا» در حین اینکه تماشاگران را به سوی تسلیم شدن هل می دهد، نمی تواند چندان لذت خالی از منطق و فکری برای آنها فراهم کند. واژه ی "خسته و پریشان شده" توصیفی منطقی برای تجربه ی دیدن این فیلم خواهد بود.

فیلم از اصل به شیوه ای طراحی شده است تا برای طرفداران فیلم های «لاک پشت های نینجا»، به خصوص آنهایی که تازه به این گروه پیوسته اند، خوشایند و جذاب باشد.گروه سنی مورد نظر افراد 10 تا 14 ساله هستند.

لاک پشت های نینجا  2014 - 2

شاید از نظر طرفداران بزرگسال تر که به دلیل ترکیبی از حس خاطره انگیزی و کنجکاوی جذب این فیلم شده اند، تغییراتی که بر افسانه ی لاک پشت های نینجا اعمال شده است بیش از حد شدید باشند و نشود با آنها احساس راحتی کرد.

شنیده شده که یکی از طرفداران سرسخت از اینکه لاک پشت های جدید دارای بینی هستند گلایه مند بود. برای کسانی که با «لاک پشت های نینجا» آشنایی ندارند و یا آنهایی که یک خط داستانی منسجم را ترجیح می دهند، نشستن و تماشای این فیلم ناراحت کننده و بی فایده خواهد بود.

تنها برتری واقعی این فیلم نسبت به فیلم جدید «ترانسفورمرز: عصر انقراض» این است که زمان آن یک ساعت کوتاه تر است.

لاک پشت های نینجا  2014 - 3

فیلم با تمرکز بر لاک پشت های کامپیوتری آغاز نمی شود بلکه بر روی اپریل اُ نیل (مگان فاکس) متمرکز می شود که می خواهد شبیه به «برندا استار» (نام یک کمیک استریپ با موضوع یک خبرنگار) بشود و بعداً گزارشگر خبر تلویزیونی درجه یکی خواهد شد.

لاک پشت های نینجا  2014 - 4

اپریل در حین اینکه درباره ی فعالیت های تروریستی گروهی به نام «قبیله ی فوت» تحقیق می کند، برای اولین بار با گروه چهار نفره ی لاک پشت های نینجا که به شیوه ی خود برای اجرای عدالت فعالیت می کنند برخورد می کند رافائل (آلن ریچاردسون)، لئوناردو (پیت پلوزک با صدای «جانی ناکسویل»)، میکل آنجلو (نوئل فیشر) و دوناتلو (جرمی هوارد).

لاک پشت های نینجا  2014 - 5

او بعداً با مربی آنان که موشی غول پیکر به نام اسپلینتر (دنی وودبرن با صدای «تونی شالوب») است ملاقات می کند.

لاک پشت های نینجا  2014 - 6

اپریل با همراهی یار وفادار خود، فیلمبرداری به نام ورنون فنویک (ویل آرنت)، لاک پشت ها را دنبال می کند و به آنها که می خواهند به حکومت وحشتی که توسط «قبیله ی فوت»، سردسته ی قدرتمنداشن شردر (توهورو ماسامون) و وکیل ثروتمند آنان اریک ساشس (ویلیام فیچنر) ایجاد شده است، پایان بدهند.

لاک پشت های نینجا  2014 - 7

لاک پشت های جدید چگونه اند؟ هیچ کدام مشخصات خاصی ندارند. طرفداران قدیمی «لاک پشت های نینجا» می توانند خودشان آنها را نشانه گذاری کنند اما دوناتلوی ابله تنها کسی است که شخصیت متفاوتی دارد و بقیه شبیه به هم هستند.

گرافیک کامپیوتری که برای خلق آنها استفاده شده است شناسایی و هویت بخشی به آنان در میان تماشاگران را محدود می کند. آنها شبیه به شخصیت های کارتونی دو بعدی در فیلم های بر اساس کارتون ها به نظر می رسند.

لاک پشت های نینجا  2014 - 8

تنها دروازه ی ورود تماشاگر به دنیای آنها اپریل اُ نیل است اما بازیگر نقش «مگان فاکس» باز هم بیشتر به خاطر ظاهر جذاب اش قابل اشاره است نه نقش آفرینی اش. او در کنار دیگر جنبه های چشم نواز فیلم به خوبی جای خود را پیدا می کند اما شخصیت او هرگز بیش از ضمیمه ای غیر ضروری برای داستانی که درهم و برهم نوشته شده به نظر نمی رسد. 

لاک پشت های نینجا  2014 - 9

«لاک پشت های نینجا» حقیقتاً نمی تواند به عنوان یک فیلم پذیرفته شود، اما این نکته ای غافلگیر کننده نیست. فیلم در اصل به عنوان تبلیغی ۱۰۰ دقیقه ای برای اسباب بازی ها عمل می کند. حال و هوا و ظاهر فیلم به یک بازی ویدئویی ۳ بعدی روی پرده ی بزرگ شبیه است.

لاک پشت های نینجا  2014 - 10

نبرد نهایی با حضور شردر شبیه به مرحله ی غولِ آخر بازی ها به نظر می رسد. باید برای سازندگان فیلم به این خاطر که مخاطبان خود را می شناسند اعتبار قائل شد.

لاک پشت های نینجا  2014 - 11

پسران نوجوان عاشق بازی های کامپیوتری هستند. یکی از مشکلاتی که سر راه کشاندن آنها به سالن های سینما وجود دارد، جدا کردن آنها از کنسول های بازی شان است.

لاک پشت های نینجا  2014 - 12

گروه تولید فیلم، با ساخت «لاک پشت های نینجا» به شکلی که در جلوه های صوتی و تصویری یک بازی غرق شده است، بخت خود را در رابطه با این بچه ها امتحان می کند. متأسفانه فیلم در این راستا همه ی تماشاگران دیگر را از دست می دهد.

«لاک پشت های نینجا»، برای اکثر گروه احتمالی تماشاگران، بیش از سردرد و از دست دادن ۱۰ دلار قیمت بلیط چیزی به همراه ندارد. 

پانزدهمین پوستر فیلم لاک پشت های نینجا 2014 Teenage Mutant Ninja Turtles

 



:: موضوعات مرتبط: هالیوود , معرفی فیلم , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آخرین عناوین مطالب

تعداد صفحات : 4